پیروی از صدای درون
موفقیت و انگیزشی

پیروی از صدای درون ، قدرت در درون ماست از لوئیس ال هی

قدرت در دورن ماست. قدرتی متعالی و بی کران که با پیروی از صدای درون در کتاب قدرت درون لوئیس ال هی ما هم خواهیم توانست آن را به خدمت بگیریم و متعالی شویم.

عقایدی که برای تفکر کردن انتخاب می کنیم ، ابزاری است برای ترسیم تابلوی زندگی. لوئیس ال هی

در درون هر یک از ما منبعی بی پایان از انرژی موجود است. اگر بتوانیم راه استفاده از قدرت درون را بیابیم ، خواهیم توانست همه مشکلات و موانع مسیز زندگی و موفقیت خود را بپیماییم. برای این که به منبع قدرت درون خود متصل شویم ، باید از ندای درونی استفاده کنیم. پیروی از صدای درون راهی آسان ، مطمئن و همیشگی برای استفاده از نیروی درونی ماست. کتاب صوتی شما را به پیروی از صدای درون دعوت می کند. 

کتاب صوتی پیشنهادی ما برای کسانی که می خواهند روابطی عاشقانه بسازند : دانلود رایگان کتاب صوتی عشق را بجوئید تا بیابید

پیروی از صدای درون

برای آگاهی و پیروی از صدای درون  به داستان زندگی ، بیماری و شفا یافتن لوئیس ال هی را بخوانید. لوئیس ال هی در کتاب قدرت در درون ماست چنین بازگو می کند؛

این متن برگرفته از کتاب قدرت در درون ماست از زبان رسای لوئیس ال هی نقل قول مستقیم شده است. 

از بیوگرافی افراد موفق الگو بگیرید ؛  بیوگرافی مرضیه مکرمی

صدای درون

اولین بار که با تغیر در افکارم مواجه شدم ، زمانی بود که تازه وارد کلیسا شده بودم و با مکتب علوم مذهبی (علم روان) توسط  اساتید این مکتب آشنا شده بودم. این آشنایی انقلابی در درون من ایجاد کرد. در این مدرسه آموختم که این فکر و باور انسان است که آینده او را تشکیل می دهد. اگرچه مفهوم این سخن را به خوبی درک نمی کردم ، اما همین آگاهی منشاء فرایندی شد که من آن را «طنین درون» و «صدای درون» و «زنگ دورن» نامیدم. بعدها متوجه شدم که این طنین و ندای درونی حتی اگر گفته هایش به ظاهر نامعقول بیاید ، بدون تردید انتخابی صحیح و مناسب است.

پیروی از صدای درون

ندایی درونی به من می گفت که اساتید کلیسا و علم روان درست می گویند. پیروی از پیروی از صدای درون تحولی بزرگ در افکارم ایجاد کرد. کتاب های گوناگون در این زمینه را مطالعه کردم، در کلاس های زیادی شرکت نمودم. به طور کل در این کار غرق شدم. برای اولین بار بود که این گونه با انگیزه و مشتاقانه در جستجوی آموختن مطالب جدید در این زمینه بودم.

خودفریبی ، غرور و ترحم کاذب

من در خانواده ای غیر مذهبی (مادری کاتوایک بولهوس و پدر خوانده ای ملحد) بزرگ شده بودم. آشنایی با کلیسا و ایجاد افکار جدید من را به منتقدی سرسخت تبدیل کرده بود. در اول مسیر دچار خودفریبی شده بودم و خود را از دیگران جدا کرده بودم. خودم را روز به روز بیشتر در غرور و ترحم بی دلیل غرق می کردم. رفتارهای من در اوایل تغییر کاملاً ناآگاهانه و غیر ارادی بود.طوری که به همه چیز و همه کس انتقاد می کردم.

با گذشت زمان متوجه شدم که بیش از حد انتقاد می کنم. به خود بیش از دیگران گیر می دانم و پاپیچ خودم می شدم که چرا اوضاع این طوری است.بالاخزه دریافتم که بیش از حد انتقاد می کنم. بدون این که دقیق معنی گفته های خود را درک کنم، به تایید و تصدیق خودم شروع کردم. تایید را از موارد ریز شروع کردم و متوجه پیشرفت در خود شدم.

یافتن خط سیر تازه با پیروی از صدای درون

خط سَیر تازه ای را در زندگی یافته بودم. دیگر خود را تافته جدا یافته که همه چیز را می داند، نمی دانستم. احساس جسارت می کردم. شهامتم بیشتر شد. به نوعی شعور و تکامل ذهنی رسیدم. با این وجود هنوز خشم تمام وجودم را پر کرده بود. بنابراین در افکارم تجدید نظرکردم.

همزمان با تحصیل در رشته « ماواءالطبیعه و روحانیت» در «علم روان» هم تحصیل می کردم. به مداوای بیماران روحی و خادمی کلیسا مشغول شدم. در کنار آن فلسفه هم تدریس می کردم. اما پیشرفت بهبودی بیمارانم اندک بود. توصیه های بسیاری به آن ها می کردم اما کارساز نبود. براستی چرا اندرزهای من تاثیر نداشت؟

چرا اندرزهای لوئیس تاثیر نداشت؟

من حقایق مسلم را به بیمارانم توصیه می کردم اما خودم هیچ گاه آن ها را عملی نمی کردم. من چون پدری که به گفته های خود باور ندارد، اما فرزندش را با انجام آن توصیه می کند، عمل می کردم. تا این که یک روز پزشکان اتفاقی تشخیص دادند که من به بیماری سرطان دهانه رحم مبتلا شده ام.

بیماری سرطان لوئیس

با متوجه شدن بیماری در وجودم ، به همه آموخته های چند ساله ام شک کردم. به خود گفتم در درون خود آلودگی و ناپاکی دارم. اگر واقعاً پاک و بی آلایش بودم ، بیمار نمی شدم. بیماری در نتیجه خشم و انزجار به جا مانده در وجودم ایجاد شده بود و ذره ذره جسم را نابود می کرد.

 هر گاه از بروز احساس های درونی جلوگیری کنیم، آن ها جایی را در بدن برای ماندن پیدا می کنند و رفته رفته جمع می شوند. اگر در طول عمر خود عادت کنیم که عواطف خود را مخفی کنیم، روزی از جایی در بدن سر بر می آورند و خود را به ما نشان می دهند. خشم و انزجار که حاصل عدم موفقیت های جسمی، احساسی و جنسی دوران کودکیم بود ، در بزرگ سالی به صورت سرطان خود را نشان داده بود.  قدرت درون تنها راه مبارزه با بیماری است.

پیروی از صدای درون
پیروی از صدای درون

سرپوش گذاشتن روی احساسات

با انتخاب راه ماوراءالطبیعه بر روی احساس های خود پرده ای کشیده و آن ها را پنهان کرده بودم. این کار باعث شد که افکار زیان آور فکری در وجودم انبار شود. بر روی احساسات خود دیواری کشیده بودم که متوجه حضور آن ها نمی شدم. نمی دانستم که کی هستم و چه کاری می کنم.

بیماری تلنگری برای پیروی از صدای درون

بیماری جسمی تلنگری برای بازشناسی حقیقی روح و روانم بود. خودشناسی را به صورت کلی آغاز کردم. اکنون دیگر می دانستم که دکتر فقط می تواند من را عمل کند و دیگر هیچ. کار اساسی را باید خودم با تغییر در افکار، باورها و طرز برخوردم عملی می کردم. همواره برایم جالب بود که بیماری و تومورها در کجای بدن (چپ یا راست) جمع می شود.

سمت راست بخش مردانگی؛ بخشی که احساسات و عواطف از آن بیرون می آیند و سمت چپ را محل زنانگی ، محلی که انرژی و احساسات به بدن وارد می شود، می دانستم. برای درک مطالب این مطلب با دو عبارت آنیما و آنیموس آشنا شوید.

  آنیما (Anima)   و آنیموس Animus))  چیست؟

در درون هر یک از ما علاوه بر صورت بیرونی، سیمایی درونی نیز وجود دارد که به آن خصلت مردانه زن (Animus))  . خصلت زنانه مرد (Anima) گفته می شود.

هر شخص علاوه بر ویژگی ها و صفاتی که مربوط به خود (زن یا مرد ) در درون خود دارد، دسته ای از ویژگی های دسته مقابل را نیز دارا می باشد. نه تنها از این جهت که از نظر بیولوژیکی هورمون های زنانه و مردانه به نسبت های متفاوت در هر دو جنس موجود است ، بلکه در روانشاناسی عقیده بر این است که به علت تعامل زیاد زن و مرد در طی سالیان طولانی مجموعه ای از گرایش ها، احساسات ، عواطف ، اخلاق و صفات را دو طرف از همدیگر به ارث برده اند. که موجب هماهنگی ، توازن و سازش بین آن ها شده است. 

به دیگر سخن  آنیما و آنیموس دو عنصر به یادگار مانده از اجداد و ساخته شده در ذهن و ساخته فیزیکی بدن انسان است. این دو عنصر نقشی حیاتی و اساسی را در درک و پذیرش افراد بازی می کند. تنها زمانی که بخش زنانه در وجود مردان و بخش مردانه در وجود زنان بتواند صریح و آگاهانه خود را نشان دهد ، کارها متعادل شده و هماهنگی در زندگی برقرار می گردد.

پیروی از صدای درون برای بهبودی جسمی

برای به دست آوردن سلامتی جسمی و مبارزه با بیماری هر کاری از دستم بر می آمد انجام می دادم. از دیگران نیز کمک می گرفتم، اما بخش اصلی کار به عهده خودم بود. از هر منبع و روشی برای بهبودی کامل استفاده می کردم.

تغییر الگوهای فکری ، تکرار جمله های تلقینی مثبت ، استفاده از تغذیه سالم (گیاه خواری و استفاده از جوانه گیاهان)، دوست داشتن  و توجه به خود ، تحقیق در رابطه با گذشته و شرایط زندگی مادر و ناپدریم و طبیعی دانستن طرز برخورد آن ها ، بخشیدن مادر و ناپدریم ، بخشیدن خودم و کمک گرفتن از یک روان پزشک ماهر در کنار تمرین و تکرار فراوان در شب و روز مواردی بود که به من کمک کرد بر بیماری غلبه کنم.

پیروی از صدای درون
پیروی از صدای درون

بهبودی و شفای بیماری با استفاده از قدرت درون

هر چه بهبودی جسمم بیشتر می شد ، قلبم شادتر و خوشحال تر می شد. همزمان با بهبودی جسمی از نظر روحی و روانی شادتر و سرزنده تر شده بودم. هر روز بیشتر به خودم و توانمدی های درونیم اعتماد می کردم. جوانتر شده بودم، توصیه هایم روی مراجعینم بیشتر اثر می کرد.

از آن جا که من اصولی که تدریس می کردم را در زندگی خویش عملی کرده بودم ، تدریسم روی مراجعینم موثر بود. آنها نیز تغییر را احساس کرده بودند و به گفته های من جامه عمل می پوشاندند. آن ها امیدوارانه و پر تلاش برای بهبود زندگی خویش تلاش می کردند.

درسی که لوئیس از بیماری گرفت

تجربه بیماری و بازیابی سلامتیم به من این درس را آموخت که در درونم منبعی سرشار از انرژی وجود دارد که با تغییر در نگرش و طرز فکرم  توانستم از آن برای بهبودی کامل خود استفاده کنم. با استفاده از قدرت درون شفا یافتم.

فارغ از این که کی هستید و چه زندگی را پشت سر گذاشته اید، شما هم می توانید از قدرت درون خود برای بهبود زندگی استفاده کنید. به صدای درون خود گوش دهید و به توصیه های او عمل کنید. با پیروی از صدای درون شما هم می توانید از منبع غنی انرژی درونی  و قدرت درون خود استفاده کنید و بهترین ها را در زندگی خو امکان پذیر کنید.  

نظر و عقیده خود را در رابطه با پیروی از صدای درون در کتاب قدرت درون لوئیس ال هی با ما به اشتراک بگذارید.

دسته بندی : موفقیت و انگیزشی

مقالات مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

مقالات مشابه