بیوگرافی جیم ران مردی که مسیر موفقیت را به آنتونی رابینز نشان داد را از گرداب جذب بخوانید و با ایده های موفقیت آمیز این مرد تاثیر گذار و بسیار موفق آشنا شوید.
جیم ران، ستاره دنباله داری که در آسمان موفقیت و رشد فردی کهکشانی پرنور از خود به جا گذاشت. افرادی چون: آنتونی رابینز، برایان تریسی، مارک ویکتور هنسن، جک کنفیلد شاگردان مکتب او بهحساب میآیند. مکتبی که بیشک تأثیر چشمگیری بر دنیا داشته و دارد. گاو دوشی که فکر میکرد تنها هنرش دوشیدن شیر گاوها و علفچینی است! اما شاید همان روز که دختر کلوچه فروش در خانهاش را زد و او چون حتی 2 دلار هم نداشت. مجبور بهدروغ گفتن شد و گفت ” من مقدار زیادی از همین کلوچهها در خانه دارم” و پس از این ماجرا زندگیاش متحول شد.
در بیوگرافی جیم ران آمده است که زندگی جیم با این جمله معروفش «اگر جایی که ایستادهای را نمیپسندید عوضش کن، تو که درخت نیستی» زیرورو شد. جیم بعدها در سمینارهایش با این جمله غوغا میکرد. این جمله وی هنوز هم بر زندگی افراد زیادی تأثیرگذار است.
دوران کودکی و جوانی جیم ران
امانوئل جیم ران معروف به جیم ران در 25 سپتامبر 1930 در مزرعهای در ایالات آیداهوی آمریکا به دنیا آمد. پدر او مزرعهدار و مُبلغ مذهبی بوده شاید همین امر تأثیر بسزایی در شیوه داستانسرایی گیرای او داشته است. پس از اتمام دوران دبیرستان او به کالج میرود. اما پس از گذراندن تنها یک سال تحصیل در کالج مجبور به ترک آن میشود. چراکه او یک پدر و یک همسر است و باید کاری برای امرارمعاش دستوپا کند.
او تا به آن روز 25 سال داشت زندگی پر از بدهی داشت. تا اینکه از طرف یکی از دوستانش به سمینار جان ارل شف دعوت شد. این شروعی بود برای جیم تا پلههای موفقیت را روزبهروز طی کند. او حالا دیگر آن پسرک گاودوش و یا مغازهدار نبود. جیم در ابتدای راهی قدم گذاشته بود که سرتاسر زندگیاش را دستخوش تغییروتحول چشمگیری کرد. او حالا چنان مجذوب فلسفه تجاری شف شده بود که تصمیم گرفت به سازمان فروش مستقیم شف بپیوندد و شف آموزش وی را برعهده گرفت آموزشی که شاید هیچکدامشان فکر نمیکردند به ظهور یک نابغه بیانجامد.
دوران شکوفایی جیم ران
5 سال طول کشید تا شف فلسفه خود را به جیم آموزش داد. فلسفهای که از افکاری عمیق سرچشمه میگرفت. جملات کلیدی داشت که در دل هر شنوندهای رسوخ میکرد. جملاتی همچون: «بیشتر از میزانی که روی شغلت کار میکنی روی خودت کارکن»، «درآمد تو مستقیماً به طرز فکر تو مربوط میشود. نه به وضع کنونی اقتصاد» و «اگر دوستداری چیزی تغییر کند ابتدا باید خودت تغییر کنی».
حالا دیگر برای ران این آموزشها تنها تئوریات ساده نبود. بلکه حکم سبک زندگی را داشت. او حالا اصل آنچه را که شفر میخواست به او بقبولاند دریافته بود. اینکه: همه چیز به خود انسان و طرز فکر او بستگی دارد و دستورالعمل شف را سرلوحه تمام کارهایش کرده بود «سود بهتر از دستمزد است».
جیم بیزینس خود را راه انداخت و روزبهروز مخاطبان بیشتری جذب میکرد. درست 5 سال بعد از اولین دیدار شف و جیم، در سن 49 سالگی شف درگذشت و یک سال بعد زمانی که جیم ۳۱ساله بود میلیونری شده بود که شف را منبع الهام خود میدانست. ران استادی بیبدیل در زمینه رشد شخصی شناخته شده و بیش از 25 کتاب و نوار صوتی از او بهجامانده است. سرانجام ران در 5 دسامبر 2009 میلادی در وست هیلز کالیفرنیا بر اثر بیماری فیبروز ریوی درگذشت.
آثار، کتاب ها و سمینارهای جیم ران
داستان از عرش به فرش رسیدند را با این عنوان: “پسر مزرعهداری که از آیداهو به بورلی هیلز رسید” مخاطبان زیادی را به خود جلب کرد. اجرای پویا و قوی، داستانسرایی بدیل ارث برده از پدر مبلغش و فلسفه روان و قابلفهم بودنش برای همه اقشار، او را به سخنوری پرآوازه تبدیل کرده بود که هرکس میخواست قدم در راه خودشناسی بگذارد، میدانست با آموزههای ران سختیهای راه آسانتر میگردد.
مجموعه کتابها جیم ران
- جادوی کار پارهوقت
- پنج قطعه اصل
- از پازل زندگی
- هفت کلید طلایی ثروتمند شدن
- معجزه در درون تو است
- دوازده ستون
- فصلهای زندگی
- فرزانگی
- درسهای زندگی
- قاتل شما کیست؟
بیوگرافی جیم ران و جوایز
از جمله جوایز دریافتی وان میتوان به جوایز زیر اشاره کرد:
coveted National Speakers Association CPAE Award و Master of Influence Award
گزیدهای از جملات ناب و گفتارهای جیم ران
- هیچ اصول بنیادی جدیدی وجود ندارد. حقیقت چیز جدیدی نیست. بلکه پیر و کهنه است. شما باید به کسانی که میگویند: بیاید عتیقههای دستساز مرا ببینید. شک کنید. چون اگر عتیقه است تو نمیتوانی آن را ساخته باشی.
- هرکه به مردم خدمت کند خود را در راه بزرگی و عظمت، ثروت، رضایت، اعتبار و لذت قرار میدهد.
- مطالب سبک را نخوانید. چون ممکن است با آنها سرگرم شوید ولی رشد نخواهید کرد.
- آرزو نکنید که مطالب آسانتر شود، لکه آرزو کنید شما بهتر شوید.
- مهمترین خواسته شما از یک شغل باید این باشد که چه چیزی به دست میآورید. بلکه باید این باشد که چه چیزی میشوم.
- با تحصیلات رسمی تنها میتوان گذران زندگی کرد/ اما با خودآموختگی میتوان ثروت اندوخت.
- برای هر تلاش ساختاریافته چندین پاداش وجود دارد.
- زمانی را برای جمعبندی گذشته اختصاص دهید، سپس میتوانید طرحی بر اساس تجربیاتتان خلق کنید.
- تنها سه رنگ، ده رقم و هفت نت موسیقی وجود دارد اینکه ما با آنها چه میکنیم دارای اهمیت است.
- موفقیت، پیشرفت مداوم به سمت هدفهای شخصی است.
- آدمهای موفق کتابخانه دارند، بقیه تلویزیونهای بزرگ.
- شادمانی چیزی نیست که آن را برای آینده به تعویق بیندازیم. بلکه چیزی است که برای امروز طرحریزی میکنی.
- هر چیز خوبی که بسازیم در پایان ما را خواهد ساخت.
- یا تو روزت را کنترل میکنی، یا روزت تو را کنترل میکند.
- نظم پل بین اهداف و دستاوردهاست.
بخشی از مقدمه کتاب هفت اصل برای دستیابی به ثروت و کامیابی
خوب من ۲۵ سالم بود. بسیار دور از رؤیاهایم و هیچ نشانهای هم از چگونگی ایجاد تغییر مؤثر در زندگیام، وجود نداشت. روزی خوششانسی به من رو کرد. چرا در آن برهه از زندگی من؟ چرا این اتفاقات خوب رخ میدهند؟ واقعاً برای این پرسشها پاسخی ندارم. برای من، این اتفاقات بخشی از اسرار زندگی هستند…
درهرحال، خوششانسی زمانی به من رویکرد که با مردی آشنا شدم. مردی بسیار خاص به نام ارل شوف. اولین دیدار ما در یک کنفرانس فروش بود که اول آن سمیناری را اجرا میکرد. نمیتوانم بگویم ارل آن شب چه چیزی گفت که مرا مجذوب خود کرد ولی هنوز به یاد دارم که حاضر بودم هر کاری انجام دهم تا شبیه او باشم. در پایان سمینار تمام شجاعت خودم را جمع کردم تا بلند شوم و خودم را به او معرفی کنم. ارل مهربان و بخشنده بود و عطش مرا برای موفقیت را دید و در نهایت از من خوشش آمد. چند ماه بعد، من در سازمان فروش و استخدام شده بودم.
من به مدت ۵ سال درسهای زندگی زیادی از آقای شوف فراگرفتم. او با من مانند پسرش رفتار میکرد و ساعتهای زیادی را صرف آموزش فلسفه شخصی خود به من کرد. آموزههایی که من آنها را هفت اصل برای دستیابی به ثروت و کامیابی مینامم.
مرگ شوف و رشد و بالندگی جیم ران
آقای شوف در سن ۴۹ سالگی و بهصورت ناگهانی درگذشت. پس از ماتم و سوگ برای ازدستدادن مشوق خودم، زمانی را وقف ارزیابی تأثیر او بر زندگی خودم کردم. متوجه شدم که باارزشترین چیزی که او به من داده، نه پیداکردن شغلی و نه حتی فرصتی برای ارتقای از یک کارآموز فروش به معاون اجرایی شرکت است. خردمندی فلسفه ارل به زندگی و اصول بنیادین او برای زندگی موفقیتآمیز – چگونه ثروتمند باشیم و چگونه خوشحال – بهترین چیزی بود که از او فراگرفته بودم.
در چند سال بعد، من ایدههای او را وارد زندگی خود کردم و نتیجه آن شکوفاشدن من بود. در حقیقت، پول بسیار زیادی به دست آوردم. اما در واقع لذتبخشترین بخش آن سهیمشدن این ایدهها با کارکنان و همکاران تجاری بود. واکنشها پُرشور و نتایج فوری و قابلملاحظه بود.
اگرچه خود را در درجه اول یک تاجر میبینم و نه نویسنده یا سخنران، اما بسیار علاقهمند به درمیانگذاشتن ایدههایی بهصورت ساده و مستقیم بودم که میتوانند در تغییر دید افراد به زندگی تأثیر مهمی داشته باشند.
زمانی که این کتاب را میخوانید تصور کنید در حال خرید کردن هستید. تنها ایدههایی را به کار ببرید که مناسب الان شما هستند. مطمئناً شما مجبور به خرید هر چیزی نیستید که فرد دیگری از شما میخواهد. اما شانسی به خودتان بدهید. صفحات پیشرو را با ذهنی باز بخوانید. اگر مطلبی به نظرتان منطقی آمد، آن را امتحان کنید و در غیر این صورت از آن رد شوید. به یاد داشته باشید، در هر کاری که انجام میدهید سعی کنید مانند دانشآموزی باشد نه صرفاً یک پیرو.
بیوگرافی جیم ران و الگوبرداری از او
افراد موفق درسهایی در مسیر موفقیت خودآموختهاند که حاصل تجربه و تلاش صادقانه آنها در طول سالهای فعالیتشان است. قوانین موفقیت برای همه یکسان است. اما روشهای رسیدن به موفقیت و راههای انجام کار برای هر کس شاید در جزئیات تفاوتهایی داشته باشد. از اصل اصول بنیادی شوف میتوان برای رسیدن به اهداف استفاده کرد. جملههای کلیدی و مؤثر افراد موفق را در مسیر فعالیتهای خود عملی کنید و مسیر موفقیت را برای خود هموار سازید.
بهترین کتاب های جیم ران کدامند؟
- جادوی کار پارهوقت
- پنج قطعه اصل
- از پازل زندگی
- هفت کلید طلایی ثروتمند شدن
- معجزه در درون تو است
- دوازده ستون
- فصلهای زندگی
- فرزانگی
- درسهای زندگی
- قاتل شما کیست؟
1 دیدگاه. ارسال دیدگاه جدید
این جمله معروف جیم ران یه بار برای همیشه زندگی منو متحول کرد: اگر جایی که ایستاده ای را نمی پسندی، حرکت کن، تو که درخت نیستی!
اولش کلی خنیدیدم لابه لا مزاح زیادی که در این جمله است یه نکته روانشناسی بسیار عمیق نهفته است. نکته ای که در دین مبین اسلام هم به خوبی بهش اشاره شده. اونجا که فرشتگان از گناهکاران می پرسند که در زمین چه کردید؟ آنها جواب میدند ما در زمین خار و زبون بودیم و فرشته ها بهشون میگن مگر زمین خداوند پهناور نبود که در آن مهاجرت کنید.
تو این آیه بزرگ هم به این اشاره شده که اگه جایی از زندگی هستید که اونو نمی پسندید جاتون رو تغییر بدید. مهجرت کنید. جیم ران یکم این جمله رو چند بعدی میگه و منظورش تغییرات بزرگ و اساسی که شرایط زندگی ما رو تغییر میده. خیلی زیبا اشاره میکنه که ما مجبور نیستیم مثل یک درخت یکجا باشیم و شرایط بیرونی رو بپذیریم. ما انسانیم و قدرت تغییر زندگی خودمونو دارم.
واقعا خوندن مطلبتون مجددا تاثیر این جملرو برای یاداوری کرد. ممنون