به گزارش خبرنگار مهر، محمدمهدی جهان پرور پژوهشگر اندیشکده حکمرانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در یادداشتی اختصاصی که در اختیار خبرنگار مهر قرار داده است به بیان فلسفه فرهنگ مقاومت از منظر آیتالله خامنهای پرداخته است که در ادامه میخوانیم:
فرهنگ مقاومت به عنوان یک گفتمان اصیل و بنیادین هم در مقام نظر و هم در مقام عمل در اندیشه سیاسی آیتالله خامنهای، رهبر انقلاب اسلامی ایران، جایگاه مهم و ویژهای دارد. این مفهوم که از آن به یافتن راهی برای دور زدن مصائب و مقابله با موانع یاد شده است، نه تنها برای استقامت در برابر تهدیدهای قدرتهای جهانی و نظام سلطه بیان شده، بلکه به عنوان یک پروژه تمدنساز در جهت تحقق آزادی، عدالت جهانی، همزیستی مسالمتآمیز و برپایی تمدن نوین اسلامی مطرح شده است. ایشان با تأکید بر این حرکت عظیم اسلامی و برشماری ویژگیهای خاص و منحصر بهفرد جریان مقاومت، این باور عظیم اسلامی را که گریبانگیر نظام سلطه شده است به عنوان ابزار و رویکردی فعال و اثرگذار در مواجهه با چالشهای بین المللی و نظم غلط جهانی معرفی میکند. به خصوص در دنیای امروز که با گسترش تهدیدهای جدید دشمنان از جمله جنگ نرم، تهاجم فرهنگی، بحران اقتصادی، نفوذ فناوریهای نوین و مسائلی از این دست، فرهنگ مقاومت و استقامت و دعوت به آن، به یک راهبرد ضروری و نسخهای شفابخش برای ملتهای آزاده و آزادیخواه جهان تبدیل شده است. لذا در این یادداشت، به تحلیل ابعاد مختلف فرهنگ مقاومت و بررسی فلسفه آن با رویکرد آیندهپژوهانه از منظر آیتالله خامنهای پرداخته شده و چگونگی مواجهه با تهدیدات و استفاده از فرصتهای موجود در دنیای آینده به اجمال مورد بحث قرار گرفته است.
معنای مقاومت از نگاه رهبری: از منظر ایشان مقاومت یعنی انسان یک راهی را انتخاب کند که آن را راه حق میداند و در این راه شروع به حرکت کند و موانع نتواند او را از حرکت در این مسیر منصرف و متوقف کند. به عبارتی راه دور زدن سختیها و مقابله و غلبه بر موانع پیدا شود و با شیوهای عاقلانه از موانع عبور شود (۱۴/۳/۱۳۹۸).
فلسفه فرهنگ مقاومت
فرهنگ مقاومت، در اندیشه آیتالله خامنهای، بر پایه چند اصل بنیادین بنا نهاده شده است که عبارتند از:
۱. مبانی و اصول فرهنگ مقاومت که شامل ایمان و معنویت؛ هویت اسلامی انقلابی؛ و پویایی و تحولگرایی است.
ج) ایمان و معنویت: یکی از اصول اساسی فرهنگ مقاومت در نگاه آیتالله خامنهای، ایمان به خداوند و اصول معنوی است. ترویج روح معنویت در جامعه، جوهره واقعی انسانی و ایمانی را در جوانها زنده میکند و این جاذبه معنوی و ایمان الهی، به انسانها قدرت روحی و باطنی میدهد تا بتوانند در برابر تهدیدها و جهان تبعیضآمیز ایستادگی کرده و حاکمیت الهی را برقرار نمایند.
ب) هویت اسلامی – انقلابی: فرهنگ هویت یک ملت به شمار میرود و فرهنگ مقاومت از دینیترین منابع اسلامی مانند قرآن، حدیث، و سیره اهلبیت علیهم السلام نشأت میگیرد که در قالب اسلام و انقلاب اسلامی و بر اساس مؤلفهی فطرتمداری، عقلانیت، مردمبنیان بودن، ولایت مداری توحیدی، استکبارستیزی و غیره، تکون و رشد یافت و منعطف و پویا به صورت عملی پیادهسازی شد.
ج) پویایی و تحولگرایی: فرهنگ مقاومت نه تنها به واکنش و مقابله در برابر تهدیدها و فریاد صریح علیه نظام سلطه محدود نمیشود، بلکه به عنوان یک جریان پویا و تحولی به طور مستمر خود را بهروز کرده و راهبردهای نوینی در مواجهه با چالشها و ظلمهای دائمی دشمنان ارائه میدهد.
۲. مقاومت به عنوان نفی سلطه: فرهنگ مقاومت از دیدگاه آیتالله خامنهای، در ذات خود نفی سلطه و استعمار است. این مفهوم، به ویژه در مواجهه با سلطهگریهای جهانی و سیاستهای استکباری آمریکا و دیگر قدرتهای غربی، به عنوان یک اصل اساسی در نظریه مقاومت مطرح میشود. مقابله با سلطهگران نه تنها یک ضرورت سیاسی، بلکه یک تکلیف دینی و شرعی است که با هدف دستیابی به استقلال ملی و تحقق عدالت اجتماعی انجام میشود.
۳. پیوند اخلاق و سیاست در مقاومت: آیتالله خامنهای معتقدند که مقاومت باید در چارچوب اخلاق و فضائل انسانی صورت گیرد. این دیدگاه نهتنها مقاومت را به ابزار سیاسی برای مقابله با ظلم محدود نمیکند، بلکه آن را به عنوان راهی برای رشد و تعالی اخلاقی و انسانی ملتها و افراد در نظر میگیرد. اخلاق در مقاومت به عنوان یک مبنای اساسی برای پیروزی در برابر دشمنان و حفظ هویت فرهنگی و دینی تلقی میشود.
۴. پیوند تاریخی مقاومت و انقلاب اسلامی: فرهنگ مقاومت در اندیشه آیتالله خامنهای ریشه در تاریخ و تجارب مقاومتهای تاریخی ملتها، بهویژه ملت ایران دارد. انقلاب اسلامی ایران و دفاع مقدس نمونههایی از مقاومت مردمی در برابر سلطهگران داخلی و خارجی برای برقراری حاکمیت دین خدا و مکتب الهی بر جامعه مسلمین هستند که آموزههای آن در بستر فرهنگ مقاومت پرورش یافته است. این تجربیات تاریخی، مبنای مقاومت امروز ایران و جهان اسلام در برابر جبهه کفر و الحاد شده است.
فرهنگ مقاومت و آیندهپژوهی
۱. جایگاه آیندهپژوهی در فرهنگ مقاومت: آیندهپژوهی در نگاه آیتالله خامنهای، به عنوان ابزاری برای تحلیل و پیشبینی تهدیدات آینده و تدوین راهبردهای مقابله با آنها است. این رویکرد به ملتها امکان میدهد تا با نگاهی دوراندیش، از تهدیدات احتمالی پیشگیری کرده و از فرصتهای آینده به بهترین نحو بهرهبرداری کنند. آیتالله خامنهای همواره تأکید داشته و دارند که مقاومت باید فراتر از واکنش به تهدیدات موجود باشد و در راستای تحقق آرمانها و اهداف بزرگتر تمدنی و جهانی حرکت نماید.
۲. تمدنسازی اسلامی و فرهنگ مقاومت: آیتالله خامنهای فرهنگ مقاومت را بهعنوان رکن اساسی در فرآیند تمدنسازی اسلامی معرفی میکنند. تمدن اسلامی، بر پایه اصول قرآن و آموزههای اهلبیت علیهمالسلام در پی برپایی جهانی عادلانه، مبتنی بر عدالت اجتماعی، آزادی و کرامت انسانی است. مقاومت در این چارچوب نهتنها برای دفاع از خود، بلکه به عنوان ابزاری برای ایجاد یک تمدن نوین اسلامی که به طور جهانی گسترش یابد، مطرح میشود.
۳. تهدیدات آینده: فرهنگ مقاومت در عصر حاضر با تهدیدات مختلفی از جمله تهاجم فرهنگی، جنگ اقتصادی و تهدید با فناوریهای نوین روبهرو است. تهاجم فرهنگی، یکی از بزرگترین تهدیدات برای مقاومت است که توسط قدرتهای استکباری از طریق هنر و سینما و تئاتر، رسانهها، شبکههای اجتماعی و مراکز و برنامههای آموزشی صورت میگیرد. هدف این تهاجم، تضعیف هویت فرهنگی و دینی ملتها است. جنگ اقتصادی نیز از دیگر تهدیدات دشمنان و بیگانگان است. تحریمها و سیاستهای اقتصادی سلطهجویانه قدرتهای استکباری علیه کشورمان و دیگر ملتهای مستقل و آزادیخواه جهان، از مهمترین ابزارهای اصلی جنگ نرم است. سومین تهدید، استفاده از تکنولوژی و فناوریهای جدید است. تهدیداتی که ناشی از فناوریهای نوین، مانند جنگ سایبری و غیره ابعاد جدیدی از دشمنیها را پیش پیش روی فرهنگ مقاومت قرار داده است.
۴. ابزارهای آیندهپژوهانه: برای مقابله با تهدیدات آینده، آیتالله خامنهای به استفاده از ابزارهای آیندهپژوهانه مانند اندیشه ورزی، تقویت بینش و بصیرت دینی و سیاسی، تبیین صحیح روایات و تحلیل روندها، دفاع از ارزشهای دینی، معرفی الگوهای مناسب، زنده کردن روح امید و ایجاد انگیزه و اعتماد به نفس در ملتها، توجه به اشتراکات فارغ از افتراقات، سناریوسازی با بهرهگیری از رویدادها و استفاده از فناوریهای نوین برای مقابله با جنگهای نرم تأکید دارند. علاوه بر این، توانمندسازی نسلهای جوان، وحدت اقوام و مذاهب، تبادلات فرهنگی و تقویت دیپلماسی فرهنگی میتواند به عنوان ابزارهای کلیدی در گسترش فرهنگ مقاومت و مقابله با تهدیدات نوین عمل کند.
راهبردهای عملیاتی برای تقویت فرهنگ مقاومت
۱. تقویت نظام آموزشی و هویت فرهنگی: آموزش نسلهای آینده یکی از راهبردهای اساسی برای تقویت فرهنگ مقاومت است. برنامههای آموزشی باید بهگونهای طراحی شود که دانشآموزان و دانشجویان با هویت اسلامی و انقلابی خود آشنا شوند و مبانی مقاومت را درک کنند. این آموزشها باید از طریق سیستمهای آموزشی رسمی، مدارس، دانشگاهها و برنامههای رسانهای گسترده به نسلهای بعدی منتقل شود.
۲. پیشرفت علمی و فناوری: برای تقویت فرهنگ مقاومت، یکی از ابعاد کلیدی، پیشرفت علمی و فناوری است. استفاده از فناوریهای نوین مانند هوش مصنوعی، متاورس، اینترنت اشیا و بلاکچین میتواند در مقابله با جنگهای نرم و نفوذ فرهنگی مفید واقع شود. همچنین، توسعه فناوریهای بومی و تأکید بر اقتصاد مقاومتی برای کاهش وابستگی به قدرتهای خارجی امری ضروری به نظر میرسد.
۳. ارتقای دیپلماسی مقاومت: دیپلماسی فرهنگی و سیاسی یکی از ابزارهای مؤثر برای گسترش فرهنگ مقاومت در سطح جهانی است. آیتالله خامنهای تأکید دارند که باید روابط بین ملتهای مستقل و نهضتهای آزادیبخش در سطح بینالمللی تقویت شود تا گفتمان مقاومت، جهانیشده و کشورهای سلطهپذیر بهسوی استقلال سوق یابند.
۴. توسعه اقتصاد مقاومتی: یکی از راهکارهای اساسی در تقویت فرهنگ مقاومت، توسعه اقتصاد مقاومتی است. در این زمینه، باید بر خودباوری، خودکفایی و ایجاد بستر و زمینه تولید داخلی تأکید شود و وابستگیهای اقتصادی به کشورهای استکباری کاهش یافته و برطرف شود. همچنین، باید از فرصتهای بینالمللی برای رشد و توسعه اقتصادی و مقابله با تحریمها استفاده کرد.
۵. نقش خانواده و زنان: خانوادهها بهعنوان واحدهای اساسی اجتماعی نقش مهمی در ترویج و گسترش فرهنگ مقاومت دارند. به خصوص زنان و مادران که بهعنوان نیمی از جامعه، میبایست در عرصههای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی برای تقویت فرهنگ مقاومت مشارکت داشته باشند. این مشارکت میتواند در سطوح مختلف اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی صورت گیرد.
در یک جمعبندی میتوان گفت که فرهنگ مقاومت، به عنوان یک گفتمان فکری و عملی، از منظر آیتالله خامنهای نه تنها یک واکنش به تهدیدات خارجی نیست بلکه به عنوان یک پروژه فرهنگی و تمدنساز برای ملتها و جوامع مستقل در برابر سلطهگران جهانی در نظر گرفته میشود. این فرهنگ، ریشه در ایمان به خداوند، هویت اسلامی- انقلابی و پویایی فکری دارد و به عنوان یک راهبرد کلی برای مقابله با ظلم و استکبار عمل میکند. آیتالله خامنهای معتقدند که فرهنگ مقاومت میتواند بهعنوان یک عامل مؤثر در فرآیند ساخت تمدن نوین اسلامی نقشآفرینی کند که در آن عزت، عدالت، آزادی و کرامت انسانی از اصول بنیادین آن به شمار میروند. هچنین در عصر کنونی، که تهدیدات نوین از جمله جنگهای نرم، تهاجمات فرهنگی و بحرانهای اقتصادی روز به روز گستردهتر و پیچیدهتر میشوند، استفاده از رویکردهای آیندهپژوهانه در فرهنگ مقاومت از اهمیت ویژهای برخوردار میشود.
چرا که آیندهپژوهی، به ویژه در ابعاد تکنولوژیک و اجتماعی، میتواند به ملتها کمک کند تا با آمادگی بیشتر و هوشمندانهتری در برابر چالشهای آینده مقاومت کنند و از فرصتهای نوین بهرهبرداری کنند. از اینروست که نظریه فرهنگ مقاومت در اندیشه آیتالله خامنهای به ویژه در بستر تمدنسازی اسلامی و مقابله با سلطهگری جهانی، با تأکید بر تعاملات فرهنگی، علمی و اقتصادی میان ملتها، میتواند به عنوان الگویی برای تقویت استقلال، خودباوری و خوداتکایی در جوامع مسلمان و حتی غیرمسلمان باشد. از طرفی این رویکرد، بر اهمیت اتحاد و انسجام میان کشورهای مستقل و طالب عزت و تقویت دیپلماسی فرهنگی و علمی، و بهرهگیری از فناوریهای نوین تأکید دارد، چرا که فرهنگ مقاومت تنها به یک دفاع سطحی و مقطعی محدود نبوده و نمیشود، بلکه به عنوان یک استراتژی بلند مدت، در جهت تحقق آرمانهای بزرگ بشری و کسب حیات عزتمندانهی توأم با آزادی و عدالت و کرامت انسانی قرار دارد.
چنین فرهنگی میتواند به عنوان نیرویی محرک در بیداری وجدان بشری، ایجاد نظم نوین جهانی و همزیستی مسالمتآمیز که بر محور عدالت و اصول بشردوستانه استوار است، عمل کند، و از همین روی است که آیتالله خامنهای بارها در دیدارها و سخنرانیها و نیز ارسال نامه به جوانان و دانشجویان اروپا و صدور بیانیه گام دوم، به تبیین روایات و تحلیل رویدادها به منظور روشنگری و بصیرتافزایی جوامع به ویژه نسل جوان پرداختند و بر بهرهمندی از ظرفیتهای داخلی، توانمندسازی ملتها، ایجاد روح امید به آینده و خودباوری، افزایش انگیزه و اعتماد به نفس، و ایجاد زیرساختهای فرهنگی، علمی و اقتصادی مقاوم برای مقابله با تهدیدها و تجاوزهای بیگانگان تأکید کردند، و در عصری که دنیای امروز با ظلم و خشونتهای فزاینده، نابرابریها و بیعدالتیها و دیگر چالشهای موجود دست و پنجه نرم میکند، برای ملت ایران و جهانیان مسیر و آیندهای روشن و امیدوارکننده به منظور دستیابی به قله پیروزی و موفقیت ترسیم کردند.