بیوگرافی شمس تبریزی بر گرفته از کتاب ملت عشق
بیوگرافی و زندگینامه افراد موفق جهان

بیوگرافی شمس تبریزی بر گرفته از کتاب ملت عشق

نام فارسیشمس تبریزی
نام انگلیسیShams Tabrizi
تاریخ تولد۵۸۲ هجری قمری
تاریخ فوت۶۴۵ هجری قمری
محل زندگیخوی، آذربایجان غربی

بیوگرافی شمس تبریزی درویشی از فرقه قلندریه، رادمردی به‌تمام‌معنا و خداشناس که پله‌های عشق و عرفان را تا آخر پیمود و والاترین پله معرفت را یافت.

کم نیستند انسان‌های بزرگواری که همه عمر خویش را در راه هدایت و رشد دیگران سپری کرده‌اند. شمس تبریزی درویشی از فرقه قلندریه در پی همزاد و همراز خودسر به بیابان می‌گذارد و عمر خود را در جستجو و رفت‌وآمد به این‌سو و آن سو سپری می‌کند. او انسانی باهوش و زکاوت بود که در علم  فقه، ریاضیات و کیمیا بهتر از هر کس دیگری در زمانه خود بود. شمس صوفی است که برای یافتن خدا جهان را زیر پا می‌گذاشت و او داناترین مرد عصر خود بود.

 شمس پله‌های عشق صوفیان را تا آخر طی پیموده بود و با عالم معنا پیوند ناگسستنی داشت. او دائم در سفر بود و سفر بیرون را راهی برای طی‌کردن سفر درون می‌دانست و بارهاوبارها کشف و شهود را تجربه کرده بود و با خدایش پیوندی محکم داشت. هر گام او در راه خدا و برای کمک به بندگان خدا بود.

دوران کودکی شمس تبریز

محمد بن علی بن ملک داد تبریزی (شمس‌الدین یا شمس تبریزی) در سال 582 ه. ق متولد و در سال 645 ه. ق وفات یافت. وی از صوفیان قرن هفتم هجری است. سخنان شمس را مریدانش گردآوری و در مقالات شمس تبریزی به چاپ رسانیده‌اند. به عقیده شمس میان فنا شدن در عقل و فنا شدن در خدا تار مویی فاصله است. زندگی‌نامه شمس تبریزی برگرفته از کتاب ملت عشق  را دنبال نمایید.

شمس درویش مسلک بود. او بی‌نام‌ونشان و بی اسم و رسم همچون درویشان دوره‌گرد در عالم می‌گشت  و قصد داشت همه بت‌های وجودش را نابود کند و فقط عشق الهی در وجودش باشد. برای همین گاه چنان برخورد می‌کرد که سواد خواندن و نوشتن ندارد. شمس برای انتقال دادن دانش و روشنی دورنش دنبال مریدی بود که یافته‌ها و دانشش را قبل از مرگ به او عرضه کند. تا دَین خود را در این دنیا به ادا کند.

دوران کودکی شمس تبریز

شمس تبریزی، خوابگزاری که اصلاً خواب نمی بیند

از آن جا که شمس کشف و شهود را بارهاوبارها از جوانی تجربه می‌کند، بیم آن دارد که خواب و رؤیا را با کشف و شهود اشتباه بگیرد. از خداوند می‌خواهد که خواب دیدن را از او پس بگیرد تا اشتباه نکند. خداوند خواب دیدن را از شمس پس می‌گیرد. اما تعبیر خواب دیگران را به او می‌آموزد.

شمس در سفری از سفرهای سیروسلوک در حالت کشف و شهود درمی‌یابد که صراف سخنی در آن ور دنیا به کمک او نیاز دارد. بار سفر برمی‌دارد و برای پیداکردن آن شخص به بغداد می‌رود. همچنین درمی‌یابد که از ارتباط با آن شخص درس‌هایی دررابطه‌با خداشناسی می‌آموزد.

کسی که شمس دنبالش بود، نه مرشد بود و نه مریدش بلکه او دنبال همراز و همزاد خود می‌گشت. تنها خواسته‌اش از خداوند این بود که او را به همزادش برساند.

رسالت شخصی شمس تبریزی در این جهان

شمس به بغداد در پی همزادش می‌روند. چندین ماه در خانقاه بابا زمان می‌ماند. روزی شیخ بابا زمان از او می‌پرسد که چرا دانشش را برای همه بازگو نمی‌کند و علم خود را به همه منتقل نمی‌کند. شمس که در علم کشف و شهود استاد بود، جواب می‌دهد که دانش او مخصوص فردی خاص است. می‌گوید که  “به این عالم آمده‌ام تا به صراف سخنی یاری کنم که کلمه‌ها را از دل حروف و حقیقت را از دل کلمه‌ها بیرون می‌کشد”. شمس رسالتش را از طریق کشف و شهود دریافته بود.

موفق ترین کارآفرینان جهان

کتاب صوتی بیوگرافی موفق‌ترین کارآفرینان جهان

کتاب صوتی بیوگرافی موفق‌ترین کارآفرینان جهان تهیه شده در گرداب جذب گوینده میلاد مشعشع

گذشتن شمس از جانش برای هدفش

قانون مهم در این جهان این است تا چیزی ندهید، چیزی به دست نمی‌آورید. زمانی که شمس قصه زندگیش را برای بابا زمان تعریف می‌کند، بابا زمان از او می‌پرسد؛ برای رسیدن به خواسته‌ات (عشقت) از چه حاضری بگذرید؟ برای رسیدن به همزادت چه بهایی می‌پردازید؟ شمس جواب می‌دهد که جانم را. حاضرم در راه هدفم جانم را فدا کنم. سپس اضافه می‌کند، عشق به ابریشم می‌ماند.

تشابه عشق و ابریشم

کرم ابریشم برای ایجاد پیله‌اش زحمت فراوان می‌کشد. اما نمی‌توان هم کرم را نگه داشت، هم پیله را. کشاورز کرم ابریشم را می‌پروراند تا ابریشم استخراج کند. پس کرم درون پیله هیچ‌گاه موفق به پروانه شدن نمی‌شود. با پروانه شدن کرم، ابریشم حاصل نمی‌شود. اگر هدف تولید ابریشم باشد، کرم جانش را در راه این هدف می‌دهد. در عوض ابریشمی ناب و خالص استخراج می‌شود. عشق نیز این‌گونه است. برای رسیدن به عشقی ناب و خالص رهرو باید جانش را فدا کند.

ویژگی های اخلاقی شمس تبریزی

شمس چهل قانون عشق را کشف کرده و با کشف و شهود آشنا بود. هفت پله عشق صوفیان را پیموده و در عشق هضم شده بود. او سریع و لهجه و رک بود. هیچ‌گاه برای رعایت حال دیگران از گفتن حقیقت بازنمی‌ماند. حرفش را رک و پست کنده به کرسی می‌نشاند. از دلگیر شدن و ناراحت شدن دیگران ابائی نداشت. طوری حرفش را می‌گفت که تا عمق روح و جان طرف نفوذ می‌کرد.

 علت صراحت لهجه شمس  نه برای انتقام و یا اذیت کردن مخاطبانش بود. بلکه برای هشدار دادن به آن‌ها و متوجه کردن مخاطبان به‌دور شدن از حقیقت بود. او با سخن تند و تیزش قصد داشت جهت درست راه راست را به مخاطبان خود نشان دهد. زندگی‌نامه شمس تبریزی برگرفته از کتاب ملت عشق را با برخی از خصلت‌های شمس دنبال بگیرید.

ویژگی های اخلاقی شمس تبریزی

کرامت و جوانمردی شمس تبریزی

شمس با ورود به هر شهر به اولیای شهر درود می‌فرستند و رخصت ورود می‌طلبد. او عادت دارد، وارد هر شهر که می‌شد. قبل از ورود به شهر می‌ایستاد و برای همه اولیای آن شهر درود می‌فرستاد. حال آن اولیا زنده بود یا مرده، مشهور بود یا مجهول برایش فرق نداشت. قبل از ورود به اولیای شهر سلام می‌کرد و از آن‌ها اجازه ورود می‌طلبید. دین مذهب و شهری و روستایی بودن برایش فرقی نداشت. به نظر شمس ولی راهنمای بشریت است.

The-richest-men-in-the-world

کتاب صوتی بیوگرافی ثروتمندترین مردان جهان

بیوگرافی ثروتمندترین مردان جهان تهیه شده در گروه گرداب جذب گوینده: میلاد مشعشع همچنین می توانید دانلود کنید: کتاب صوتی ثروتمندترین زنان جهان

برخی از گفته های شمس تبریزی در کتاب ملت عشق

ریا و بازی شادی در دل آدم می‌آفریند. اما دانستن حقایق بر دل آدمی غم و اندوه می‌نشاند. در این جهان افرادی که بیشتر می‌دانند، ساکت‌تر و خاموش هستند.

وجود متضادها در زندگی جوهرة عالم است. همچون دست‌هایمان که موقعی که می‌بندیم، باید دوباره باز کنیم و موقعی که باز کردیم دوباره می‌بندیم. اگر این کار را با دستان خود کنیم (دست‌های خود را باز و بسته نکنیم و در یک حالت باز یا بسته بگذاریم) فلج می‌شویم.

وقایع این دنیا نیز این‌گونه‌اند گاه شادیم و گاه غمگین و گرفته. پس از هر شادی ناراحتی و از پس هر مشکل آسایش هست. خوشی و ناخوشی پشت‌سرهم می‌آیند و می‌روند. متضادها مکمل‌های زندگی هستند. سالک متضادهای را به‌شدت‌های مختلف درک و احساس می‌کنند تا این که در آخر سفر سالک غرق در خدا می‌شود و از خود بی خود.

مشکلات برای برخی در قالب ازدست‌دادن عزیزان، برخی با بیماری‌های سخت، برخی اتفاق‌های ناگوار و برخی هم با ازدست‌دادن مال دنیا مشکلات را تجربه می‌کنند. مشکلات و سختی‌های هدفی دارند. آن‌ها می‌آیند تا قلب بندگان خدا که قضاوت پیدا کرده و سخت شده را به نرمش و انعطاف‌پذیری برگردانند. در زندگی‌نامه شمس تبریزی برگرفته از کتاب ملت عشق باهدف خلقت از نظر شمس آشنا شوید.

هدف خلقت انسان از نظر شمس

هدف خلقت انسان از نظر شمس

به عقیده شمس هدف از آمدن انسان به این جهان عشق ورزیدن است. عشق نیاز به مکمل و متمم ندارد. عشق حقیقی و مجازی، عشق مادی و معنوی، عشق خوب و عشق بد وجود ندارد. درجهان فقط و فقط یک نوع عشق وجود دارد.

عشق به خالق، عشق به مخلوق، عشق به خانواده، همسران و فرزندان، عشق به زیبایی، عشق به هستی و زندگی، عشق به جنس مخالف، عشق به دوستان و آشنایان، عشق به موجودات (انسان، حیوان و نبات) و عشق به خود همه‌وهمه عشق است و تجزیه‌پذیر و بخش‌پذیر نیست. عشق واحد است. من و تویی نمی‌شناسد. عشق است همین و بس.

کیمیا، دختری است که از روستای  خود برای زندگی در خانه مولانا فرستاده شد. او قبلاً گرایشات عرفانی داشت و در نزد مولانا چیزهای زیادی آموخت. سرانجام او با شمس ازدواج کرد، شوهری غیرعادی که تقریباً کاملاً در آرزوی خدا بود.

مثنوی
با این حال، بسیاری از کارشناسان ادبی متفق القول هستند که مثنوی، مجموعه‌ای شش جلدی که بسیاری از آن با عنوان «قرآن به زبان فارسی» یاد می کنند، معروف ترین شعر مولانا است.

زندگینامه های مشابه

3 دیدگاه. ارسال دیدگاه جدید

  • روژین جهان افروز
    مهر 8, 1399 11:32 ق.ظ

    خیلی خیلی خیلی قشنگ بود شمس تبریزی غرق در دنیای دیگری بود این جمله رو همیشه معلم ادبیاتمون میگفت شمس تبریزی بسیار انسان شریف و با کرامتی بود و درجه بالایی داشت

    پاسخ
    • نازنین رسولی
      آبان 16, 1399 1:35 ب.ظ

      دقیقا معلم ادبیات منم همیشه میگفت اشعار شمس تبریزی رو باید به یه سبک خاصی خوند چون خیلی متفاوت بودن ایشون من تو کتاب ادبیاتم درموردشون خونده بودم و اینجا هم مفصلتر تعریف کرده بودید خیلی خوب بود ممنون

      پاسخ
  • هستی اعقابی
    آبان 16, 1399 1:31 ب.ظ

    رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن

    ترک من خراب شب گرد مبتلا کن

    ماییم و موج سودا شب تا به روز تنها

    خواهی بیا ببخشا خواهی برو جفا کن

    از من گریز تا تو هم در بلا نیفتی

    بگزین ره سلامت ترک ره بلا کن

    ماییم و آب دیده در کنج غم خزیده

    بر آب دیده ما صد جای آسیا کن

    شمس یکی از مهمترین و نایابترین اسطوره های ایرانی هستش واقعا درک میخاد اشغارشو بفهمی و منظوروشو بگیری بسیار مطالبشون پر مفهومه و برای عالم ملکوتی سرودنشون از دیگر شعرا جداشون میکنه ممنون از توضیحاتتون

    پاسخ

پاسخ دادن به هستی اعقابی لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

زندگینامه های مشابه