اگر از آن دسته افراد می باشید که به پریسا تبریز و کارهای او علاقمند هستید و می خواهید با شرایط کاری او بیشتر آشنا شوید پبشنهاد می کنیم که به خواندن این مقاله از گرداب جذب ادامه دهید تا بیشتر با خاطرات کاری شاهزاده امنیتی گوگل آشنا شوید.
پریسا تبریز قبلاً یک هکر بود. حالا او یک شاهزاده خانم است. خانم تبریز 36 ساله مدیر مهندسی گوگل است، جایی که وی بر مرورگر کروم و تیم تحقیقاتی امنیتی به نام ” Project Zero” نظارت میکند. چندین سال پیش، هنگامی که گوگل وی را ملزم به گرفتن کارت ویزیت کرد، او عنوان “شاهزاده امنیتی (Security princess)” را انتخاب کرد، زیرا کمتر از “مهندس امنیت اطلاعات”، عنوان واقعی خود در آن زمان، خسته کننده به نظر میرسید. همانطور که خانم تبریز روز به روز به درجات بالاتر میرسید، این نام بیشتر جا میافتاد و به مردان امنیت سایبری یادآوری کرد که زنان نیز در این کار جایگاهی دارند. پریسا تبریز گفت: “من میخواهم آنها بدانند که خانمها میتوانند در مهندسی و STEM موفق شوند”.
همچنین بخوانید: بیوگرافی پریسا تبریز موفق ترین بانو ایرانی درحوزه فناوری
یک هفته کاری با پریسا تبریز
کروم پرکاربردترین مرورگر وب جهان است، پنجره ای که روزانه بیش از یک میلیارد نفر از طریق آن اینترنت را مشاهده میکنند. بعضی روزها خانم تبریز در دفتر کار خود در دفتر مرکزی گوگل به مطالعه مقالات مختلف پرداخته و برخی روزها با تماشای طراحیهای مبلمان، از آنها برای طراحی الهام میگیرد. چالش اخیر او، پیدا کردن راهی برای حفظ بیشتر حریم شخصی در جستجوهای وب و سایر دادهها، حتی هنگام استفاده چند نفر از یک گوشی، است.
چیزی که امروزه در بیشتر کشورهای در حال توسعه اتفاق میافتد. غالباً، خانم تبریز به دنبال این است که چگونه مفاهیم پیچیدهای مانند رمزگذاری را از طریق تصاویر انتقال دهد تا کاربران در سراسر جهان بتوانند آنها را درک کنند. مثلاً؛ هنگامی که یک کاربر از طریق یک اتصال رمزگذاری شده از وب سایتی بازدید میکند، گوگل کروم برای نشان دادن ایمنی نماد قفل سبز را نشان میدهد، در حالی که قفل قرمز نشان میدهد که اتصال ایمن نیست.
در توییتر، پریسا تبریز خود را به عنوان مادر پروژه صفر (Project Zero’s den mom) توصیف میکند. این گروه آسیب پذیریهای ناشناخته محصولات ساخته شده توسط گوگل و رقبای خود را یافته و سپس به صورت عمومی کشفهای خود را فاش میکند. تا به حال این گروه آسیب پذیریهای گستردهای مانند “Meltdown” و ” Spectre ” را کشف کرده است. این تیم اخیراً، در تاریخ 29 آگوست، چندین نقص امنیتی در سیستم عامل تلفن همراه اپل کشف کردند.
یک هفته کاری پریسا تبریز را با یادداشتهایش از زبان خود او میبینیم؛
هفته کاری پریسا تبریز: دوشنبه
6 صبح
ممکن است نقطه قوت من این باشد که ساعت 6 صبح بدون زنگ هشدار از خواب بیدار میشوم. گربههای من، داروین و گریس، صدای من را میشنوند و بلافاصله از داخل اتاق خود برای صبحانه و بیرون آمدن شروع به سر و صدا میکنند. شوهر من خوابش سبک است، بنابراین ما آنها را با دو در قفل شده از اتاق خواب خود جدا میکنیم. نام آنها از چارلز داروین و دانشمند پیشگام رایانه، گریس هاپر گرفته شده است. من یک خانه جدید برای آنها ساختهام. ما در حال برنامه ریزی هستیم که برای خود یک خانه جدید بسازیم که از مواد پیش ساخته برای ساخت سریعتر و سازگار با محیط زیست استفاده شده است، اما این فرآیند طولانی است. به نوعی من با ساخت خانه آنها خواستم پیشرفتی در ساخت خانه خودمان داشته باشیم.
7:30 صبح
هر روز کاری من با قهوه و آب گازدار بعد از بررسی ایمیلها، ساعات اداری مجازی من شروع میشود. تیم من متشکل از 375 نفر است که در 12 دفتر گوگل در سراسر جهان پخش شدهاند و البته هر کسی میتواند برای ملاقات حضوری ثبت نام کند. امروز، من با یک مهندس در Mountain View، دیگری در مونیخ و یک مدیر تولید در سیاتل صحبت میکنم.
11 صبح
با بن که تیم پروژه صفر را هدایت میکند، به یک پیاده روی یک نفره میروم. من سعی میکنم جلسات در پیاده روی را برای استفاده از هوای معتدل بیرون انجام دهم و کمی تحرک داشته باشم که در غیر این صورت کل روزم با نشستن در خانه سپری میشود. ما در مورد سخنرانی آینده وی برای کنفرانس امنیتی کلاه سیاه (Black Hat) صحبت خواهیم کرد، که پنج سال کار دشوار حملات روز صفر و ارتقاء درک عمومی از بهره برداری نرم افزار را پوشش میدهد.
4 عصر
من با جنا، یک کارآموز مهندسی نرم افزار که این تابستان در حال کار بر روی یک ویژگی نسخه اندروید کروم است، ملاقات میکنم. دوازده سال پیش، من در گوگل یک کارآموز بودم. من مدام پیر میشوم اما کارآموزان در همان سن باقی میمانند.
7 عصر
من به خانه برمی گردم و یادداشتهایمان را با شوهرم در مورد روزهایمان در آخر هفته مقایسه میکنیم. او معاون کلانتری است و با مشکلات امنیتی در دنیای واقعی سرو کار دارد. روزم را با نتفلیکس، روی کاناپه و در کنار گربهها تمام میکنم. من یک درون گرا هستم و برای شارژ مجدد قوای درونی، به زمانی برای دوری از مردم احتیاج دارم.
هفته کاری پریسا تبریز: سه شنبه
5:45 صبح
بیدار میشوم، روتین صبح خود را انجام میدهم و یک لباس کار معمولی میپوشم که معمولاً شامل یک پیراهن مشکی، شلوار جین و صندل است. قبل از خارج شدن، قطعاً باید از غلتک پرز استفاده کنم، در غیر اینصورت پرزهای گربهها روی تمام لباسم را میپوشاند.
7:20 صبح
تقویم گوگل نشان میدهد روز شلوغی در پیش است. احساس میکنم کمی درمانده هستم چرا که با وجود تلاش برای به حداقل رساندن کارها و ملاقاتها، باز هم روز شلوغی خواهم داشت. تا جایی که ممکن است، سعی میکنم تا مسائل را از طریق ایمیل یا دادن اختیارات بیشتر به مهندسین تیم، حل کنم. خوشبختانه تقویم کاری من در تلفنم ذخیره است و میتوانم ببینم که ساعت 7:30 صبح با الکس، طراح اصلی کروم، ملاقات داشته باشم.
7:30 صبح
الکس و من در مورد ویژگی جدیدی که تیم ما در حال بررسی آن است صحبت میکنیم. مردم دائما از تعداد صفحاتی که باز میکنند شکایت دارند و الکس میخواهد روشهای جدیدی را برای گروه بندی و نمایش آنها امتحان کند. ما درمورد نمونههای اولیه و خواستههای کاربران بیشتر با هم بحث میکنیم.
11 صبح
4 ساعت طوفان فکری و بحث درباره نقشه جادهای کروم در سال آینده.
3 عصر
در توییتر یک پیام مستقیم از SwiftOnSecurity@ دریافت میکنم، یک متخصص امنیت رایانه و ایفلوئنسر ناشناس که خود را تیلور سویفت معرفی میکند. پیامی از طریق بازخوردها در افزونه جدید کروم، که اخیراً راه اندازی کردیم و به کاربران کمک میکند سایتهای مشکوک را گزارش دهند. من پیشنهادهای زیادی در مورد امنیت کروم دریافت میکنم که از همه جا میآیند؛ توییتر، ایمیل شخصی و کاری، Snap، گزارش اشکالات کروم (Chrome bug reports) و تماس از طرف خانواده و دوستان. حتی بعضی اوقات حتی نامه کاغذی میگیرم!. همچنین نامههای پر از نفرت، مزاحمتها، درخواستهای شغلی و درخواستهای …، و در مجموع چیزهای عجیب و غریب زیادی را دریافت میکنم. البته سعی میکنم تا جایی که میتوانم، به هرگونه پرسشی محترمانه پاسخ دهم، اما در نهایت مجبورم بسیاری از موارد را نادیده بگیرم.
6 عصر
برای صرف شام میروم و در راه، به میکسی از NPR و Top 40 گوش میدهم چون گاهی اخبار بیش از حد دلگیر میشود. من در حال حاضر واقعاً طرفدار بیلی ایلیش هستم و تمام آهنگهای او را گوش میدهم. شام با رهبران کروم از سراسر جهان است، که برای یک جلسه برنامه ریزی بزرگ دور هم جمع شدهاند. به عنوان سخنان اولیه و شکستن یخ جلسه، از وبسایت مورد علاقه خود حرف میزنیم. من مدت زیادی را در houzz.com صرف کرده و از معماری مدرن و الهام بخش آن، برای طراحی داخلی پروژه خانه خود استفاده میکنم.
هفته کاری پریسا تبریز: چهار شنبه
7:30 صبح
آیفون و لپتاپ ویندوز خود را برمیدارم. البته اینها دیوایسهای اصلی من نیست، اما دوست دارم چهارشنبهها از آنها استفاده کنم. پنجشنبهها هم سعی می کنم بیشتر از سیستم مک خود استفاده کنم و اواخر هفته از کروم بوک یا تلفن اندروید پیکسلم استفاده میکنم. من مسئول کروم در همه سیستم عاملها هستم، بنابراین سعی میکنم هر هفته از کرومهای مختلف استفاده کنم تا تفاوتهای ظریف و مهم را پیدا کرده و اگر مشکلی بود، برای حل آن اقدام کنم.
ظهر
میبینم که آنها در حال سرو غذای ایرانی برای ناهار هستند، و تقریباً وسوسه شدهام که آن را امتحان کنم اما باید به سالاد بار بروم و از آنجا چیزی انتخاب کنم. غذاهای ایرانی محل کار در مقایسه با آشپزی مادرم همیشه ناامید کننده است. مادرم لهستانی-آمریکایی است، اما طرز پخت غذاهای سنتی ایرانی را از مادربزرگم که از ایران به آنجا میآید یاد گرفت. آنها خارج از آشپزی زبان مشترکی نداشتند، اما بعد از سالها وقت و تمرین آشپزی، مادرم یک قرمه سبزی و کوکو سبزی عالی درست میکند.
4:30 بعد از ظهر
وقت انجام کار شخصی است و تمام جلسات کنار میگذارم. سپس کمی به پروژه جدیدمان فکر میکنم و بعد به حیاط می روم تا همراه با میانوعده و تنقلاتم، کمی فکر کنم. باید روی ارتقاء ایمنی کمی کار کنیم اما طوری که به قیمت بالا رفتن مصرف باتری نباشد. کروم روی همه چیز از؛ کامپیوترهای رومیزی با کیفیت بالا تا تلفنهای همراه کم کیفیتتر نصب میشود، بنابراین بخش بزرگی از کار من در جزئیات فنی و ورودی است؛ با در نظر گرفتن صدها نفر و میلیاردها کاربر که تحتتاثیر هر تصمیمی قرار خواهند گرفت. و سپس گرفتن یک تصمیم درست و ارائه آن که اغلب با فشار زمان همراه است.
8 شب
برای شام سریال (غلات) دارم و طبق معمول از غلات مورد علاقهام یعنی “Kashi’s Peanut Butter Crunch cereal” میخورم. از این موضوع خجالت نمیکشم که بسیاری از وعده های آخر هفته و عصر من از همین سریال غلات هستند. من از وعدههای غذایی یا میان وعدههای گوگل مقدار زیادی سبزیجات و تنوع غذایی بالا دریافت میکنم و از آشپزی لذت نمیبرم.
هفته کاری پریسا تبریز: پنج شنبه
ساعت 6:30 عصر
طبق توصیه یکی از همکارانم، یک شامپوی رنگساژ جدید استفاده میکنم تا هایلایتهای صورتی موهایم را روشنتر کنم. متاسفانه موهایم به طور طبیعی صورتی رنگ نیست و باید کمی وقت برای آن بگذارم و به همین دلیل دوش گرفتنم کمی بیشتر طول میکشد. بیشتر حولههایم بخاطر همین رنگ موها، به رنگ صورتی درآمده است.
10 صبح
جلسهای با یک مدیر اجرایی برای صحبت در مورد ویژگی های امنیتی جدید کروم بوکها، لپتاپهای مارک گوگل، داریم. ما در حال بررسی ویژگیهایی هستیم که میتواند تغییراتی در ایمن سازی بوت ایجاد کند که به قفل شدن هکرها در سیستم عامل کمک میکند.
4:10 بعد از ظهر
جلسه هفتگیای با برئا، مدیر من، برای بررسی همه چیز و آماده شدن برای هفته آینده خواهیم داشت. برئا دائماً به برنامه روزنه من دسترسی دارد، از تقویم من استفاده میکند تا فضایی را برایم ایجاد کند تا بدون وقفه فکر کنم، سفر و جلسات را به من یادآوری کند تا کارها را سر وقت انجام دهم و یا حتی از طرف من به برخی سوألات پاسخ میدهد. او به من کمک میکند تا در کارم سالم و کارآمد باشم، و از آنجا که یک معلم پاره وقت یوگاست، حرکات کششی و نکات سلامتی رایگان هم به من آموزش میدهد.
5 عصر
برخی از تحقیقات به روز شده کاربران را از یک مطالعه انجام شده در هند را میخوانم. بر اساس برخی از تحقیقات منتشر شده در سال گذشته، از بسیاری زنان در جنوب آسیا انتظار میرود تلفنهای خود را با بچهها یا مردان خانواده به اشتراک بگذارند، که منجر به به وجود آمدن طیف وسیعی از نگرانیها و البته استراتژیهای مربوط به حریم خصوصی میشود. من تلفن شخصی خود را با کسی به اشتراک نمیگذارم، بنابراین این نیازها و رفتارهای کاربر برای من واقعا تعجبآور بود.
6 عصر
ایمیل بیشتر. از آنجایی که روز جمعه را برای گذراندن وقت با سه تن از دوستانم که بیش از یک دهه است آنها را میشناسم، تعطیل میکنم، بنابراین امروز تا دیروقت کار میکنم. در واقع ما یک ایمیل یادآوری برای این تعطیلات دریافت میکنیم.
هفته کاری پریسا تبریز: جمعه
7:30 صبح
به “Planet Granite”، یک باشگاه صخرهنوردی میرویم. من در تلاش هستم تا پس از مدتها وقفه برای بهبودی از آسیب دیدگی شانه، به صخرهنوردی برگردم. پس از 90 دقیقه تمرین با همسرم، بازوهایم خالی کردهاند، تماماً از گچ پوشیده شدهام و پوست انگشتم زخمی و متورم شده است، بنابراین ما به خانه میگردیم.
9 صبح
امروز برای من روز تعطیل است اما در زمانهایی مثل الآن به ایمیلهای دریافتیام سری میزنم تا ببینم اگر میتوانم، کاری را انجام دهم. من یک الگوی بسیار وحشتناک هستم.
