بیوگرافی هیلدا گرینجر را فقط در اینجا در همین مقاله دنبال کنید، تا به حقایق این نابغه­ی ریاضی که در مسیر پرپیچ وخم زندگی و مشکلات فراوانی که برایش پیش آمده، پی ببرید.

هیلدا گرینجر داستانی ناگفته از تلاش­های یک ریاضیدان گمنام است، که خود را قربانی سیستم حاکم نکرد، و در نابسامان­ترین دوران تاریخ برای رسیدن به اهدافش و جایگاهی که شایستگی آن را داشت، به مبارزه برخواست. انسان در هر برهه از زمان باید دست به تغییرات بزرگی بزند، چه در برابر جامعه و یا در مقابل رفتارهای خود، پس بهترین کار این است که با علم به جنگ این وضعیت و نجات بشریت برویم. در زیر به بیوگرافی هیلدا گرینجر به صورت کامل و جامع خواهیم پرداخت.

خواندن این بیوگرافی هم می تواند برای شما جذاب باشد: بیوگرافی ژاکلین مارس ؛ سرمایه‌دار بزرگ آمریکایی

زندگی شخصی و سنت شکنی

هیلدا گرینجر در سال 1893 در وین، پایتخت اتریش در یک خانواده­ی یهودی تبار بدنیا آمد. که بعدها اعتقادات او باعث دردسرهای زیادی برایش شد، که در ادامه بیوگرافی هیلدا گرینجر به آن خواهیم پرداخت. هیلدا در همان ابتدای زندگی خود با خانواده­ای با دیدگاه متفاوت بزرگ شد، بطوریکه در آن دوران رسم بود که زنان بیشتر به دنبال ازدواج موفق باشند تا اینکه به ادامه تحصیل بپردازند، اما والدین او با این افکار مخالف بودند و دخترشان را به ادامه تحصیل تشویق کردند و او را به بهترین دبیرستان فرستادند. حتی حاضر شدند که هزینه تحصیلاتش را در رشته ریاضی و فیزیک که در دانشگاه وین بود، پرداخت کنند.

هیلدا در دانشگاه در کنار چند تن از بزرگان ریاضیات قرن بیستم اروپا با نام­های ارنست مچ، ویلیام ویرتینگر آموزش دیده بود. در سال 1917 مدرک دکترای خود در ریاضیات را با موفقیت کسب کرد. سال بعد تز دکترای او در زمینه مثلثات پیشرفته و تعمیم تئوری سری فوریه با دو متغیر در ژورنال علمی به چاپ رسید. شهر وین در آن دوران برای پذیرش یک زن ریاضیدان که استعداد قابل توجه و علاقه­ی زیادی به دنیای ریاضی داشت، که یهودی تبار نیز بود، ظرفیت چندانی نداشت.

استاد راهنمای هیلدا، ویرتینگر با تلاش توانست، در برلین سمت ویراستاری در ژورنال ریاضی را برای او بدست آورد. در سال 1921 به سمت دستیاری ریچارد ون میسس، که مدیر مؤسسه­ی ریاضی کاربردی در دانشگاه برلین رسید. اولین سخنران زن در دانشگاه را در سن 34 سالگی از آن خود کرد و به اولین زن در آلمان که در علم ریاضی کاربردی به چنین جایگاه برجسته­ای رسیده، تبدیل شد، و یکی از بزرگترین موفقیت­های خود در ریاضیات کاربردی را کسب کرد. همچنین در ریاضی محض تحصیلات تخصصی خود را ادامه داد. در ادامه بیوگرافی هیلدا گرینجر به دلیل پیشرفت­های بیشتر او خواهیم پرداخت.

مهاجرت های اجباری و پیشرفت هیلدا گرینجر

زمانی پیشرفت­های هیلدا اوج گرفت، که حزب نازی در آلمان به قدرت رسید که مصادف بود، با استادیار شدن گرینجر و این نشان از لیاقت و توانایی او بود. نازی­ها موجی از قوانین علیه حقوق شهروندان یهودی را به اجرا درآوردند. این دوران مصادف بود با برکنار شدن هیلدا از سمتش در دانشگاه و نیز صدها یهودی دیگر که از کار برکنار شدند.

هیلدا با دخترش مگدا، که حاصل ازدواج اول او با یک دانشجوی رشته­ی ریاضی بود، مجبوربه ترک آلمان شد و به استانبول رفت. در آنجا به دلیل موقعیت سیاسی حاکم در کشور ترکیه توانست، سمت استادی را طی قراردادی پنج ساله در دانشگاه تازه تأسیس کسب کند. در آن مدت توانست 18 مقاله و یک کتاب درسی که مباحث آن راجب حساب دیفرانسیل و انتگرال بود را به زبان ترکی منتشر کند. اما با از هم پاشیدن نظام حاکم در ترکیه که با مرگ آتاتورک همراه بود، بار دیگر هیلدا را مجبور به سفر به سوی مقصدی تازه کرد.

اینبار اما کدام کشور مقصد جدید او بود، کشوری که آلبرت اینشتین و اسوالد وبلن نیز در آنجا قبلتر حضور داشتند، و آنجا جایی نیست، جز ایالات متحده­ی آمریکا که موطن جدید هیلدا شد. اما در این راه هیلدا سختی­های زیادی کشید که سرانجام به کمک ون میسس و مکاتبات او با دانشگاه­های بریان ماور و اسمیت که یک کالج زنانه در پنسیلوانیا بود، به درخواست او پاسخ مثبت داده شد، و هیلدا آن را پذیرفت، هرچند این سمت پیشنهادی فاقد حقوق بود.

پس از شش سال بلاتکلیفی او و دخترش سرانجام ویزای خود را دریافت کردند و مدتی پس از ورود به آمریکا، هیلدا گرینجر با ون میسس در سال 1943 پیمان زناشویی خود را بستند. به خاطر همین ازدواج، ریچارد ون میسس بسیاری از فرصت­های شغلی خود را از دست داد.

جایگاه ریاضیات در زندگی هیلدا گرینجر

بیگرافی هیلدا گرینجر را در این بخش با اهمیت ریاضیات در خلال جنگ جهانی دوم ادامه می­دهیم. گرینجر در دوران جنگ جهانی دوم، سخت به دنبال یک موقعیت شغلی بود، در آمریکا هم در این دوران نیاز به متخصصان ریاضی کاربردی احساس می­شد. چرا که به قول آلما اشتینگارت، که از محققان ریاضی کاربردی در دانشگاه کلمبیای نیویورک بود، در این باره بیان میکند که: ” رشد ریاضی کاربردی در آمریکا به پژوهش­های جنگ وابسته است، و این نیازمند بسیج تمام همه عرصه­ها برای آمادگی در جنگ خواهد بود.”

با این حال که تقاضا برای تخصص گرینجر زیاد بود، اما دوباره جنسیت او مانع بدست آوردن شغل مناسب شد. در این بین هیلدا تنها توانست در دانشگاهی که مخصوص زنان بود، به عنوان استاد مشغول به کار شود، و هیچ گونه حمایت مالی از طرف دانشگاه نداشت. هیلدا در نامه­ای به همسرش ریچارد چنین نوشته بود: ” امیدوارم که نسل آینده­ی زنان برای رسیدن به موقعیت بهتر اجتماعی خود نهایت تلاششان را در این راه انجام دهند.”

گرینجر تا زمان بازنشستگی خود از این تلاش خود دست نکشید، و تا سال 1959 در ویتون ماند و مدرک دکترای افتخاری خود را در آنجا گرفت، و به عنوان یکی از اعضای آکادمی هنر و علوم آمریکا برگزیده شد. او دو کتاب نیمه تمام همسرش را با نام­های « احتمالات آمار و حقیقت » در سال 1964 و « نظریه­ی ریاضیاتی احتمالات و آمار » در سال 1957، ویراستاری و انتشار کرد، و هیچ وقت دست از آرزوهایش برنداشت.

افراد موفق گمنام بسیاری مانند همین بیوگرافی هیلدا گرینجر هستند که توانستند درک ما را از زندگی و جهان اطرافمان متحول کنند، و به ما نشان داده­اند که آزادی و برابری بی بها در هیچ کجای جهان بدست نمی­آید.