اقتصادآنلاین – محمد بیات: با قدرتگیری مجدد دونالد ترامپ و انتخاب افرادی تندرو و ضدایرانی همچون مارکو ربیو، مارک والتز، استیون ویتکاف و مایک هاکبی احتمال احیای کمپین فشار حداکثری علیه ایران و همچنین از سرگیری فعالیت کمپین «جنگ سایهها» در داخل کشور بیش از پیش وجود دارد. در چنین شرایطی سوال کلیدی و اصلاحاً «۲۰ میلیون دلاری» آن است که چگونه تهران میتواند خود را برای مقابله با تهدیدات جدید آماده کند؟ دولت چهاردهم علاوه بر ایجاد اتاق «جنگ اقتصادی» و در نظر گرفتن تدابیر جدی در خصوص صادرات انرژی به بازارهای مقصد، باید نگاه ویژهای به اختلال افکنی دشمن در امور کشور داشته باشد. آگاهی دستگاههای امنیتی کشور در خصوص مسیرهای ارتباطگیری و نفوذ دشمن در داخل کشور میتواند «برگ بندهای» در دو ماه آینده (کوتاه مدت) و شش ماه نخست دولت ترامپ (میان مدت) باشد. شواهد میدانی و گزارشهای دستگاههای قضائی حاکی از تکیه دشمن بر استعدادهای نهفته در شبکه جرائم سازمان یافته است.
در ادبیات کلاسیک باند تبهکار یا وابسته به جرائم سازمان یافته به اجتماع بیش از دو نفر اطلاق میشود که به صورت پنهانی- غیرقانونی اقدام به نیازسنجی- شبکه سازی کرده و در گام آخر برای کسب «سود مادی- مالی» حاکمیت دولتها را به چالش میکشد. این گروهها لزوما دارای ایدولوژی نبوده و قصدی برای «براندازی» نظامهای سیاسی همچون جنبشهای سیاسی یا گروههای تروریستی ندارند. با این حال وجود استعدادهای غیرقانونی این گروهها که عموماً سبب میشود تا اعمال آنها در برابر چشمهای واحدهای سیاسی پنهان باشد، چنین ظرفیتی ایجاب میکند تا واحدهای سیاسی متخاصم یا برخی گروههای تروریستی از ظرفیت شبکه جرائم سازمان یافته برای ضربه زدن به رقیب یا دشمن خود استفاده کنند. البته چنین تهدیدی در مقام «پدافندی» قابل تامل و اقدامات لازم برای مقابله آن امری ضروری است، لکن در مقام «آفندی» مطالعه دقیق این شبکههای پنهان در سطح منطقه و جهان میتواند فرصتهای جدیدی پیشرو کشور قرار دهد.
در ماههای ابتدایی سال ۹۹ شمسی، موساد یک کارگاه تولیدی در منطقه شادآباد تهران را با استخدام غیرمستقیم نه نفر به آتش کشید. دستمزد پرداختی به این گروه اراذل و اوباش ۲۷۰ میلیون تومان اعلام شده است. در گزارش این اقدام آمده است که فرد واسطه برای استخدام این گروه تبهکار، انگیزه این اقدام را گرفتن انتقام شخصی اعلام کرده است. ظاهراً فرد سفارش دهنده این عملیات، شهروند جمهوری آذربایجان به نام «رجب» است که یکی از اتباع کشور جمهوری آذربایجان میباشد. دستگیری این فرد امکان پذیر نبود زیرا وی پس از این خرابکاری به صورت پنهانی از کشور خارج شد. پس از آن هم نه رجب و نه هیچ فرد دیگری به عنوان سفارش دهنده یا برنامهریز در این عملیات دستگیر نشده بود. در این گروه نه نفره نام یک زن افغانستانی هم به چشم میخورد که در این اقدام مشارکت داشته است. در جریان این عملیات خرابکاری سرویس موساد با ارائه «پیشنهاد مالی» و ارائه دستورکاری گمراه کننده زمینه آسیب زدن به منافع سازمان انرژی را فراهم کرده است.
ترور شهید محسن فخری زاده در میان مذاکرات احیای برجام، یکی از بزرگترین ابهامات امنیتی در خصوص رخنه دشمن به داخل کشور، انتقال سلاح، شناسایی دقیق «زمان» و «مکان» شهید نام برده و در نهایت ترور موفق ایشان در سالهای اخیر بوده است. اخیرا جیسون برودسکی کارشناس ارشد موسسه «خاورمیانه» با استناد به اظهارات سخنگوی قوه قضائیه ایران از انتقال سلاح ترور شهید فخری زاده به داخل کشور از طریق شبکه قاچاق «مشروبات الکلی»، نیمه تاریک دیگری از این اقدام تروریستی را نمایان کرد. واقعیت آن است که فرای همکاری نیروهای تجزیه طلب در مرزهای شمالغرب کشور، گاهاً برخی قاچاقیان بدون آگاهی از ملیت و اهداف کارفرمایان، صرفا برای کسب درآمد اقدام به انتقال برخی تسلیحات یا مواد منفجره به داخل کشور میکنند.
دو سال بعد بازهم گروهی از اراذل و اوباش توسط سرویس موساد استخدام شده و فردی به نام «یدالله خدمتی» را ربودند. این نیروی جهادی سپاه پاسداران توسط این تبهکاران تحت عنوان مستشار نظامی فعال در حوزه منطقه شرق عربی شکنجه و مجبور به اعتراف شده بود. کمی بعد فرد دیگری به نام «منصور رسولی» نیز از سوی اوباش محلی دزدیده شده و مورد شکنجه قرار گرفته شد. تکرار این الگو در سایر وقایع امنیتی داخل کشور به چشم میخورد. موساد از طریق افراد واسطه یا شبکه «دارک وب» به صورت بیت کوین یا باز کردن حساب ارزی در یکی از کشورهای خارجی، زمینه برقراری ارتباط و پرداخت دستمزد تبهکاران را برای اقدام علیه مهرههای برجسته نظام فراهم میکند.
قدرتگیری مجدد جمهوری خواهان در کاخ سفید این فرصت را برای نتانیاهو فراهم کرده است تا با تکیه بر احتمال احیای کمپین فشار حداکثری از فاز برخورد نظامی با ایران در میان مدت فاصله گرفته و بار دیگر به قلمرو «جنگ سایهها» باز گردد. در این میدان اسرائیل به دلیل شبکه سازی در بخشهای مختلف کشور، استفاده از فناوریهای جدید، تکیه بر قدرت ماهوارهای آمریکا، همکاری با نیروهای تجزیهطلب و برانداز و در نهایت استفاده ظرفیت شبکه جرائم سازمان یافته قصد دارد تا زمینه لازم برای وارد کردن ضربه به منافع تهران را فراهم کند. هشیاری سرویسهای امنیتی داخلی و قوای مسلح کشور در خصوص موارد یاد شده میتواند قدرت تهدید آفرینی دشمن را به شکل قابل توجهی کاهش دهد. پیش از این موساد بیشتر از شبکه روسپیها و قاچاقچیان برای رسیدن به اهداف خود استفاه میکرد اما امروز دامنه تکیه صهیونیست به جرائم سازمان یافته گسترش یافته است.