به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از نامه نیوز، در چنین شرایطی صحبت از سناریوهای پاسخ احتمالی ایران به اراضی اشغالی یا حمله پیشدستانه ارتش اسراییل به ایران به گوش میرسد.
محمد بیات، کارشناس ارشد مسایل خاورمیانه در یادداشتی نوشت:
با تشدید درگیری مستقیم میان ایران و رژیم صهیونیستی ابعاد نظامی- امنیتی این تنش بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. تجاوز نظامی بیستوششم اکتبر نه تنها برای نخستینبار پس از جنگ تحمیلی «تابو» حمله به تهران را شکست، بلکه به مثابه نوعی شتابدهنده سطح تقابل میان تهران- تلآویو را افزایش داد. پیروزی مجدد دونالد ترامپ در انتخابات و بازگشت احتمالی تیم ضدایرانی وی به کاخ سفید نیز احتمال گسترش تنش میان محور مقاومت و اسراییل را حداقل تا شش ماه آینده افزایش داد. در چنین شرایطی صحبت از سناریوهای پاسخ احتمالی ایران به اراضی اشغالی یا حمله پیشدستانه ارتش اسراییل به ایران به گوش میرسد. در این میان برخی تحلیلگران معتقدند که نتانیاهو علاوه بر ابزار نظامی میتواند از مزیت نظامی خود در حوزه «جنگ پنهان» یا همان نبرد اطلاعاتی نیز بهره ببرد. برخی شواهد و گزارشهای جدید منتشر شده نشاندهنده استفاده اسراییل از ظرفیتی ناشناخته برای نفوذ در کشور و ضربه به منافع ایران است. گروههای تبهکار و مرتبط با جرایم سازمان یافته آن حلقه گم شدهای هستند که در جریان نبرد امنیتی میان تهران- تلآویو گاهی از پیش چشم بسیاری از ناظران داخلی و تحلیلگران دور ماندهاند. برای فهم جایگاه جرایم سازمان یافته در اقدامات خرابکارانه سرویسهای خارجی به ویژه موساد، ابتدا باید به ویژگیها و کارکردهای این مفهوم حقوقی- سیاسی بپردازیم. اساسا به اجتماع بیش از دو نفر که برای تامین کالا- خدمات از مسیرهای غیرقانونی استفاده میکنند و هدف نهایی آنها رسیدن به «سود مالی-مادی» است، گروه مرتبط با جرایم سازمان یافته گفته میشود. این گروهها که صورتی «پنهانی» به زیست خود ادامه میدهند برای ایجاد چرخه پایدار انتقال کالا- خدمات غیرقانونی قدم به ورای مرزهای ملی گذاشته و در یک منطقه جغرافیایی اقدام به «شبکهسازی» میکنند. این گروهها به دلیل آنکه دایما سعی دارند تا از چشمان قانون پنهان مانده و به صورت مستمر به کسب سود مادی بپردازند، بستر مناسبی برای سرویسهای خارجی ایجاد میکنند تا بدون به خطر انداختن عوامل خود به داخل کشور هدف نفوذ کرده و اقدام به جمعآوری اطلاعات، خرابکاری و حتی عملیات ترور کنند. به عنوان شبکههای قاچاق فعال در مرزهای کشور بستر مناسبی برای انتقال افراد، سلاح، ریز پرندهها و غیره به داخل محیط سرزمینی هستند. در بسیاری از مواقع این تبهکاران از افراد سیاسی- ایدئولوژیک سرویسهای اطلاعاتی یا گروههای تروریستی آگاه نیستند اما برای کسب سود مالی- مادی با افراد همکاری میکنند.
جیسون برودسکی، کارشناس موسسه امریکایی «خاورمیانه» اخیرا در توییتی با استناد به اطلاعات ارایه شده از سوی سخنگوی قوه قضاییه، شبکه قاچاق مشروبات الکلی در مرزهای شمالغربی کشور را عامل انتقال ابزار ترور شهید فخریزاده در آبسرد دماوند اعلام کرد. پیش از این شبکه تلویزیونی اسراییل سعی داشتند با ارایه تصویری جهتدار، ترور شهید فخریزاده را نوعی عملیات نفوذ پیچیده نشان دهند که صرفا وابسته به عملیاتهای نفوذ پیچیده است. اگر صحت گزارش اخیر قوه قضاییه مورد تایید دستگاههای امنیتی باشد، آنگاه سوال دوم آن است که عوامل موساد از چه طریقی وارد کشور شده و پس از انجام عملیات موفق به خروج از کشور شدند؟ در این سناریو ممکن است شبکه قاچاق انسان در مرزهای شرقی و غربی کشور با استفاده از شگردهای سنتی خود زمینه ورود این افراد به داخل ایران را فراهم کرده باشند.
ردپای استفاده موساد از شبکه جرایم سازمان یافته به سالها قبل باز میگردد. به عنوان مثال در مرداد 1399 یک تبعه جمهوری آذربایجان، عدهای اوباش را استخدام و به آنها اعلام کرد که با صاحب کارگاهی در شورآباد به اختلاف خورده و برای تسویهحساب شخصی میخواهد تا محل کار وی را آتش زده و تخریب نماید. ظاهرا به هر یک از افراد دخیل در این اقدام خرابکارانه نفری 270 میلیون تومان پرداخت شده بود. پس از تخریب و آتش زدن کارگاه ظاهرا مشخص شد که این مکان متعلق به سازمان انرژی اتمی و کارفرمای یاد شده عامل موساد بوده است! در جریان این عملیات خرابکارانه سرویس خارجی اسراییل با استخدام تبعه کشوری ثالث با شبکه سازمان یافته اوباش ارتباط گرفته و با پرداخت پول به خواسته رسیده است.